سوره حجرات-20 رمضان

یا رب العالمین
سوره مبارکه حجرات را با دید ماکرو اگر ببینیم ، می شود دریافت که محتوای کلی آن ،تبیین روابط میان اعضای جامعه اسلامی است.

و اگر ریز تر بشویم ،به ترتیب این موارد را می بینیم:

1.تشریح آداب حضور نزد پیامبر(ص)

2.تشریح واجب بودن ِ( اطمینان یافتن از خبری که یک فاسق آورده است)

3.تشریح این که اگر پیغمبر(ص) مطیع امت اسلامی باشد ، امت به مشقت خواهد افتاد.

4.تشریح واجب بودن(آشتی دادن و اصلاح رابطه ی میان 2 گروه از مومنین  که در مخاصمت افتاده اند بر اساس عدل )

5.تشریح حرام بودن( تمسخر  -  عیب جویی  -  دادن القاب زشت و ناپسند به یکدیگر)

6.تشریح حرام بودن( بدگمانی  -  غیبت )

7. بی اساس دانستن امتیازات نژادی _ تشریح ملاک اصلی کرامت (تقوا)
8.تشریح مرتبه ی اسلام - تشریح مرتبه ی  ایمان

سوره ی حجرات 18 آیه بیشتر نیست و پیشنهاد می کنم حتما بارویکرد بالا به سراغش بروید و تدبر را امتحان کنید.

شب قدر است ، التماس دعا

تنها راه جاودانگی ، تسلیم وجه او شدن ...

بسم الله الرحمن الرحیم

فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(38 سوره روم)

وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ (27 سوره الرحمن(

پس کسی که وجه پروردگار را می خواهد  ، بقا را خواسته و  پیروز حقیقی اوست.و صد البته که کسی که وجه الله ، یعنی تها چیزی که باقی است را می خواهد ، باید وجه خود را تسلیم او کند ، چون:

بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ(112 سوره بقره(

خداوند در این مورد داستان آدم را برای ما بیان کرده که :

و یا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلاَ مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ(19 سوره اعراف(

خداوند متعال به آدم و همسرش دستور می دهد که در برابر امر نزدیک نشدن به درخت ممنوعه تسلیم امرش شوند.

فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ (20 سوره اعراف(

و شیطان آن دو را با حیلت تحریک جاودانگی طلبی ایشان (من الخالدین) ، وسوسه می کند.

پس چون آن دو فرمان الهی را زیر پا گذاشتند ، به ایشان حکم می کند:

قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿38 سوره بقره﴾

یعنی آن دو به زمین هبوط داده شدند.

و چون:

كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ( 26سوره الرحمن)

(یعنیو هر چه بر آن(زمین) است ، فانى‏شونده است .)

پس آن دو فانی می شوند.

در واقع آن دو خواستند که جاودانه شوند ، اما عکس آن راه را رفتند.یعنی به جای این که تنها راه آن ، یعنی تسلیم وجه خداشدن را انجام دهند ، امر الهی را زیر پا گذاردند و به زمین هبوط کردند و طبق آیه فوق فانی شدند.

یعنی به خلد نرسیدند هیچ ، فانی هم شدند.

(البته باید گفت که البته این ،سرنوشت قطعی و پایان کار آن ها و ما ، نبود و نیست.یعنی این فانی بودن ،  پتانسیل فنا را داشتن است در آن لحظه.چون:

فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ(آیه 38 بقره))

ذکر (یاد) الله

بسم الله الرحمن الرحيم

«اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ»( عنکبوت ، ۴۵)

"...قطعا نماز از فحشا و منکر نهی کند و بدون شک ذکر خدا بزرگتر است..."

 الله به کليم خويش(ع) گويد:

«إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِله إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي»(طه ، 14)

يعني در پس گفتن "همانا منم الله ، که الهی جز من نیست"،سریعا به موسي(ع) حکم فرموده که " نماز ، براي ذکر من بر پا دار".

و  "ذکر" هم خود را چنين بر کناره ی نماز دست کشیدگان از مغفلین یاد یار ناز و برآورندگان دست نیاز و برآورده کنندگان دست های نیاز ، جا کرده است که:

«رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ»(نور، ۳۷)

 

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلمونَ»( جمعه،9)

و ارباب مومنين ،در اين آيه بديشان امر نموده که به هنگام خيز نداي جمعه ، به سمت ذکر الله سعی فرموده  و هم بر جای جای قرآن ، "ذکرذکر" بر کنار نماز بنموده؛و این داعی آن است که نماز، از برای ذکر بی نياز  است.

البته ذکر نه  بدين معناست که  تنها در نماز کنند ؛ بلکه ذکرِ بر نماز در ، تمرين گهری است پرثمر ، بهر "ذکر کثير" و "اکبر"، آن هم بر هر مکان و هر مقر .چنان که  فرمود:

«فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»(جمعه، ۱۰ )

"پس وقتی که نماز انجام شد ، در زمین پراکنده گردید و خدا را بسیار ذکر کنید ، شاید رستگار شوید"

و باز هم دستور رسید:

«فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِكُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنتُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَّوْقُوتًا»(نساء، ۱۰۳)

 و دوباره پس از نهادن تيغ حکمش بر گردن مومنان و گردن نهادن ایشان بر مطاوعت حکمِ آن، ذکر خویش در کل حال ، چه استاده و خوابيده ، چه نشسته و کم حال ، از خصائل ايمانِ اینان شماره کنان فرماید:

«الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»(آل عمران، ۱۹۱ )

(نکته ي جالب توجه این آیه ، تفکر و کاوشي است در مورد آفرينش آسمان ها و زمين ، که از خواص مومنان برشمرده شده و ديگر اين که اين آيه تصادفي بودن و بيهوده و باطل بودن خلقت را رد مي کند)

 حال بايست در ذکر خدا نگریست که چه اش بهره در پي است. شايد این ها یک گوشه از اهداف ذکر را در گوش ما نجوا کنند:

1.فلاح و رستگاري و پيروزي در سختی ها

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»(انفال، ۴۵ )

"ای کسانی که ایمان آوردید ،پس هنگامی که به سختی برخوردید ، ثابت (قدم) باشید و خدا را بسیار ذکر کنید ، شاید رستگار شوید"

2.ذکر ذاکر خدا، توسط خود خدا

«فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ»(بقره، ۱۵۲ )

"پس مرا یاد کنید ، تا شما را یاد کنم و شکرم کنید و به مرا مپوشانید(کفر نورزید)"

 

3.اطمينان و آرامش يافتن قلب

مرا در نظر است اهم اهداف بشر ، رسيدن به آرامه و آسایه ی دل بی خبر ؛و البته طریقتش را، خالق حقیقتش به او  آموخته و جمله این خبر، راهکار اطمينان دلِ سوخته ی بشر ساخته:

«الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»(رعد،۲۸ )

"کسانی که ایمان آوردند و قلوبشان با ذکر خدا آرام یافت ، آگاه باش که با یاد خداست که دل ها اطمینان می یابد"

(  نا گفته ننمایم ؛ حال که هدف نماز ، ذکر درگاه بی نیاز است و ذکر هم طبق گفته ي پروردگار ، اطمينان قلب ناسازگار، پس يکي از محسنات نماز ذکر ،اطمینان قلب وفکر شاید)

3:ای کفار!

بسم الله

 ای کفار!،"سپس دل هاتان چون سنگ سخت شد.بلکه سخت تر!چرا که.....

ادامه نوشته

2:سوره بقره و رفتار درست با اموال دنیوی

بسم الله

وقتی می بینیم که در قرآن برای جای جای زندگانی انسان تدارک دیده است ، به عظمت خالق آن پی می بریم. پی می بریم که این دستان بشر عاجز است که از نوشتن چنین معجزه ای عاجز است.

"وان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فاتو بسوره من مثله وادعو شهداءکم ان کنتم صادقین"23 بقره

قرآنی که حتی وضعیت اموال انسان پس از مرگش را نیز مشخص می کند

قرآنی که می گوید به هنگام داد و ستد و قرض ،حتما کاتبی عادل آن را چه کم باشد ، چه زیاد ،بنویسد و شاهد بیاورد.

قرآنی که....

در زیر آیات در مورد اموال انسان که در سوره مبارکه ی بقره آمده ، مورد بحث است.
ادامه نوشته

1:دید صحیح به آیات قرآنی

بسم الله الرحمن الرحیم

داستان های قرآن ،تنها داستان نیستند.نباید به عنوان سرگرمی نگاه کرد.

آیه 35 سوره ی مبارکه ی بقره می فرماید:

))وقلنا یا آدم اسکن انت و زوجک الجنه و کلامنها رغدا حیث شئتما ولا تقربا هذه الشجره فتکونا من الظالمین((

...................

ادامه نوشته