بسم الله الرحمن الرحيم
«اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ»( عنکبوت ، ۴۵)
"...قطعا نماز از فحشا و منکر نهی کند و بدون شک ذکر خدا بزرگتر است..."
الله به کليم خويش(ع) گويد:
«إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِله إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي»(طه ، 14)
يعني در پس گفتن "همانا منم الله ، که الهی جز من نیست"،سریعا به موسي(ع) حکم فرموده که " نماز ، براي ذکر من بر پا دار".
و "ذکر" هم خود را چنين بر کناره ی نماز دست کشیدگان از مغفلین یاد یار ناز و برآورندگان دست نیاز و برآورده کنندگان دست های نیاز ، جا کرده است که:
«رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ»(نور، ۳۷)
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلمونَ»( جمعه،9)
و ارباب مومنين ،در اين آيه بديشان امر نموده که به هنگام خيز نداي جمعه ، به سمت ذکر الله سعی فرموده و هم بر جای جای قرآن ، "ذکرذکر" بر کنار نماز بنموده؛و این داعی آن است که نماز، از برای ذکر بی نياز است.
البته ذکر نه بدين معناست که تنها در نماز کنند ؛ بلکه ذکرِ بر نماز در ، تمرين گهری است پرثمر ، بهر "ذکر کثير" و "اکبر"، آن هم بر هر مکان و هر مقر .چنان که فرمود:
«فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»(جمعه، ۱۰ )
"پس وقتی که نماز انجام شد ، در زمین پراکنده گردید و خدا را بسیار ذکر کنید ، شاید رستگار شوید"
و باز هم دستور رسید:
«فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِكُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنتُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَّوْقُوتًا»(نساء، ۱۰۳)
و دوباره پس از نهادن تيغ حکمش بر گردن مومنان و گردن نهادن ایشان بر مطاوعت حکمِ آن، ذکر خویش در کل حال ، چه استاده و خوابيده ، چه نشسته و کم حال ، از خصائل ايمانِ اینان شماره کنان فرماید:
«الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»(آل عمران، ۱۹۱ )
(نکته ي جالب توجه این آیه ، تفکر و کاوشي است در مورد آفرينش آسمان ها و زمين ، که از خواص مومنان برشمرده شده و ديگر اين که اين آيه تصادفي بودن و بيهوده و باطل بودن خلقت را رد مي کند)
حال بايست در ذکر خدا نگریست که چه اش بهره در پي است. شايد این ها یک گوشه از اهداف ذکر را در گوش ما نجوا کنند:
1.فلاح و رستگاري و پيروزي در سختی ها
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»(انفال، ۴۵ )
"ای کسانی که ایمان آوردید ،پس هنگامی که به سختی برخوردید ، ثابت (قدم) باشید و خدا را بسیار ذکر کنید ، شاید رستگار شوید"
2.ذکر ذاکر خدا، توسط خود خدا
«فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ»(بقره، ۱۵۲ )
"پس مرا یاد کنید ، تا شما را یاد کنم و شکرم کنید و به مرا مپوشانید(کفر نورزید)"
3.اطمينان و آرامش يافتن قلب
مرا در نظر است اهم اهداف بشر ، رسيدن به آرامه و آسایه ی دل بی خبر ؛و البته طریقتش را، خالق حقیقتش به او آموخته و جمله این خبر، راهکار اطمينان دلِ سوخته ی بشر ساخته:
«الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»(رعد،۲۸ )
"کسانی که ایمان آوردند و قلوبشان با ذکر خدا آرام یافت ، آگاه باش که با یاد خداست که دل ها اطمینان می یابد"
( نا گفته ننمایم ؛ حال که هدف نماز ، ذکر درگاه بی نیاز است و ذکر هم طبق گفته ي پروردگار ، اطمينان قلب ناسازگار، پس يکي از محسنات نماز ذکر ،اطمینان قلب وفکر شاید)