بسم الله الرحمن الرحیم

داستان های قرآن ،تنها داستان نیستند.نباید به عنوان سرگرمی نگاه کرد.

آیه 35 سوره ی مبارکه ی بقره می فرماید:

))وقلنا یا آدم اسکن انت و زوجک الجنه و کلامنها رغدا حیث شئتما ولا تقربا هذه الشجره فتکونا من الظالمین((

مثلا اینکه حالا یه حضرت آدمی بوده و یه  میوه ی درخت ممنوعه ای را خورده و خدا گفته از بهشت برو بیرون و...

این نگاه درست نیست.

نگاه درست این است که بگوییم اینها تمثیل هایی از زندگی خود ما هستند.

بقول یه حاج آقایی که می گفت "شما آیه قرآن می خونی ، آیه را با زندگی خودت مقایسه کن!"

من خودم رو جای حضرت آدم می گذارم ،ببینید:

و ما بتو گفتیم که "ای محمدرضا عربپور !(آدم) با خانواده ات(حوا) در زمین زندگی کن و از تمام چیزهای حلال(رغدا حیث شئتما) استفاده کن الا چیزهای حرام (هذه الشجره)، حتی اگر زیبا و مفید به نظر بیایند(میوه باشند )  کهما تو را از آنها منع کردیم. پس اگر استفاده کنی از ستمگران خواهی بود."

گویا این میوه ی بهشتی تمثیل و یک شکل شماتیک از تمام چیزهای منع شده از طرف خدا برای آدمی است.انسانی که نقشش را در این داستان ، آدم ابوالبشر بازی می کند.

میوه ای که خود می دانیم خدا ما را از استفاده کردنش منع  کرده  ، مثل موسیقی ، مثل دروغ ، مثل رقص ،مثل لغو، مثل تمسخر، مثل مال حرام ، و.... ؛ اما چه کنیم که در ظاهر زیباست و شیرین به نظر می آید و مفید ، وبا یک گوش فرادادن به وسوسه ی شیطانی که می گوید "این میوه به تو جاودانگی می دهد!" گول زیباییش را می خوریم و  استفاده می کنیم که خود همین این باعث زمین خوردن  آدمی می شود و باعث هبوط او( بقره (36از مقام جنت برین به ارض پست و حقیر.

و نیز نباید نگران باشیم پس از فهم اشتباه ،آنجا آدمی پشیمان می شود و خدا می فرماید:

"فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب لیه انه هوالتواب الرحیم"(37 بقره(

پس باز خودم را جای آدم می گذارم:

خدایا!میوه ی ممنوعه ات را استفاده کردم و الان پشیمانم از کرده ی خویش.

به قول خواجه عبدالله ترسانم از بدی خویش ،بیامرز مرا به خوبی خویش

پس خدا به محمدرضا عربپور  کلمات توبه (گویا جایی خواند ام که این کلمات قسم به اسامی مبارک اهل بیت(علیهم السلام) بوده) را آموخت تا با آنها توبه کند که همانا خداوند بسیار توبه پذیر و بسیار مهربان است.