بینایی
یا رب العالمین
لَّا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الخبِيرُ(103) قَدْ جَاءَكُم بَصَائرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِىَ فَعَلَيْهَا وَ مَا أَنَا عَلَيْكُم بحفِيظٍ(104) وَ كَذَلِكَ نُصرفُ الاَيَاتِ وَ لِيَقُولُواْ دَرَسْتَ وَ لِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ(105)
ابصار، او را درک نمیکنند و او آنها را در مییابد! و او لطیفِ مطلع است!!-103- برایتان بصائری (مواردی قاطع و مشهود) از پروردگارتان آمد؛ پس هرکه بینا شد، به نفع خودش! و هرکه کور ماند، پس به ضرر خودش! و من مراقب و نگهبان شما نیستم! -104- و آنگونه نشانههایمان را به شیوههای مختلف در میآوریم (صرف میکنیم) و تا بگویند: «تو یاد گرفتهای!» و تا تبیینش کنیم برای گروهی که میدانند.
پ.ن.1: به جای اینکه ابصار، او را درک کنند، باید بصائری که او میفرستد را درک کنند...
پ.ن.2: ... " لطيف" به معناى رقيق و نفوذ كننده است، و" خبير" آن كسى است كه خبره و مطلع است. وقتى خداى تعالى محيط باشد به هر چيزى، و احاطهاش هم احاطه حقيقى باشد قهرا شاهد و ناظر بر هر چيزى خواهد بود ... (المیزان)
پ.ن.3: من مراقب شما نیستم و قرار نیست شما را به زور بینا کنم!!
پ.ن.4: «تا بگویند: تو یاد گرفتهای» مشرکین به پیامبر تهمت میزدند که اینها حرفهای تو نیست و اینها را از کسی فراگرفتهای! جالب اینکه با این حساب، اقرارِ ضمنی به عظمت قرآن کرده اند... . جالبتر اینکه انگار هرچه خدا تلاش کند، برای کسانی که نمیخواهند مومن شوند فایدهای ندارد! آنها تهمتهای بیربط میزنند، درحالیکه همین تصریفِ آیات، عدهای را در مسیر هدایت میکند... .
یاعلی